از سر درد نوشت !
بسم الله الرحمن الرحیم
در اینکه تو تواب ترینی شکی نیست که گر تو بسم الله نگفته ای به آن نشانت که نشان از توبه دارد ؛ بر آن است که بار ها و بار ها تاکید کرده بودی بر رحمن بودنت ... بر رحیم بودنت ... این سوره پیوست داشت به سور قبلی ... مگر این تو نبودی که می گفتی هر زمان توبه کنی من هستم ... اینجا نشسته ام به انتظار .. تا بیایی و من ببخشم ... که من وهابم ... که من توابم ...
حال , خدایا ...
دیر نکردم ...
خودت فرمودی همیشه راه بازگشت هست ...
دیر نکردم ...
آمده ام
که برگردم ...
خدایا
آمده ام که توبه کنم از آمدنم ...
توبه کنم از این دنیا ...
توبه کنم از وجود !
آمده ام که بگویم وعده ی تو حق است ... مرا برگردان
مرا برگردان به همان عدم ...
گرچه شاعران معروفند به تغزل و عشق و شور و نور و عرفان ...
اما من ؛ من از دیوانگی , شاعر شدم ...
که گر این ها شرک و کفر است
خوشا به حال من
که شرک و کفر را به او می گویم !
__
#س_شیرین_فرد
کلمات کلیدی :